جستجو
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
چرا ما به هنر دل ميبنديم؟ براي فرا رفتن از مرزها و فرار از محدوديتهاي وجوديمان؛ براي پركردن خلأ درونمان و براي كامل كردن وجودمان. هنر براي بعضي از آدمها با ارزش و براي برخي ديگر كمبها است. همه استدلالهايي كه ما ميآوريم به نوعي داراي يك منشأ است؛ فرآيندي كه طي آن درونمان را رفتهرفته شفاف ميكنيم و آن را از كدري ميرهانيم.
چرا ما به هنر دل ميبنديم؟ براي فرا رفتن از مرزها و فرار از محدوديتهاي وجوديمان؛ براي پركردن خلأ درونمان و براي كامل كردن وجودمان. هنر براي بعضي از آدمها با ارزش و براي برخي ديگر كمبها است. همه استدلالهايي كه ما ميآوريم به نوعي داراي يك منشأ است؛ فرآيندي كه طي آن درونمان را رفتهرفته شفاف ميكنيم و آن را از كدري ميرهانيم. يكي از هنرهايي كه همواره ماهيتي تأملبرانگيز دارد تئاتر است. شايد كسي بپرسد چرا تأملانگيز؟ تئاتر به دليل ماهيت زنده و اكتيوش همواره مورد توجه خاص و عام بوده است. بعضيها معتقدند از گذشته تئاتر، هنري مختص به طبقه خاصي از جامعه بود و هنوز هم همينگونه است اما اين حرفها بيشتر يك باور شخصي به نظر ميرسد تا يك نگاه عميق و كارشناسي شده مثلاً اگر كارهاي «يرژي گروتفسكي» را در نظر بگيريم به نتايح جالب توجهي ميرسيم. در تئاتري كه گروتفسكي آن را تئاتر بيچيز يا تئاتر فقير مينامد نكاتي هست كه به سادگي بحث ما را روشن ميكند و اين سخن را كه تئاتر هنري متعلق به فرادستان جامعه است دگرگون ميكند. «آكرو پوليس» نام يكي از نمايشهاي هنرمند لهستاني بود كه سالها قبل روي صحنه رفت. يكي از نكات جالب توجه اين كار گروتفسكي طراحي صحنه بود. او به همراه «ژوزف ژاژنا» كه طراحي لباس را برعهده داشت دست به ابتكار عملهايي زده بودند كه تماشاگران هنگام ديدن نمايش حيرت زده شدند. اين كار يرژي گروتفسكي از آن كارهايي است كه كمتر به متن وفادار بود و تنها ردپاي به جاي مانده از نويسنده سبك شاعرانه او بود اما چيزي كه در اينجا مطرح است نوع طراحي لباسها بود. لباسها ساكهاي سوراخ سوراخي است كه بدنهاي برهنه را ميپوشاند. سوراخها با تكه پارچههايي وصله پينه شدهاند، انگار پوست بازيگران خراشيده شده است. از اين سوراخها بدنهاي خراشيده ديده ميشود. در اين نوع طراحي لباس ما با نوعي ديكانستراكشن روبهرو هستيم كه در لابهلاي اين عناصر مفاهيم موردنظر كارگردان را به ما انتقال ميدهد. بازيگران اصلاً درصدد بازي كردن نيستند بلكه ميخواهند با اين طراحي لباس و فرم رئاليستي آن زندگي را به نمايش بگذارند و اين همان چيزي است كه ثابت ميكند تئاتر هنري همهگير و فراگير است و براي همه طيفهاي اجتماعي ميتواند پيامي داشته باشد، تصويرپردازي كند و در عين حال تماشاگران را از طبقات مختلف و لايههاي اجتماعي به تئاتر بكشاند. البته رفتن به تئاتر امري دلبخواه و شخصي است اما نشان دادن اين اشتباه تاريخي در هنر تئاتر هم به نفع تئاتر است و هم گامي در جهت غناي هنر در جامعه محسوب ميشود. وقتي از هنري استقبال ميشود مكانيكوار به غناي آن هنر كمك شاياني شده است. حالا استقبال از اين تئاتر ميخواهد يك كار دانشجويي با جنبه كارآموزي باشد يا اينكه يك تئاتر جدي در حين اجراي عمومي. در واقع تئاتر بيچيز، همهچيز دارد تنها اين عناصر گاهي آنقدر ساده هستند كه شايد مخاطب را متأثر نكنند. البته كسي نميتواند بگويد تنها كاركرد تئاتر متأثر كردن مخاطب است و اگر تئاتري بر او تأثيري نگذاشت پس تئاتر خوبي نبوده است.
|
|
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )